همیشه بیشتر افکار صرف جفت و جور کردن حرف هایی می شود که هرگز بر زبان جاری نمی شود



 

 شمع های ماشینم سوخته، رفتم تعمیرگاه...

 

می پرسه عوضشون کنم؟ پ ن پ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی!


رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.

یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟

پ ن پ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !

.

.

.


پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟پ ن پ میخوام حمله کنم

.

.

.

سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟
پ ن پ « های هیتلر »

.

.

.

مادر دانش آموزِ اومده مدرسه….معلم بهش میگه با بچتون ریاضی تمرین کنین….میگه تو خونه پ ن پ تو زمین های خاکی……..اکثر قهرمانا از زمین های خاکی شروع کردن

.

.

.

سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پ ن پ تانکه. میگه پ ن پ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدون


ادامه مطلب
نویسنده: دانیال ׀ تاریخ: شنبه 8 بهمن 1390برچسب:11,بهمن,پ,ن,پ,توپ,جدید,خنده,بازار,, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , 0312.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com